Saturday, October 29, 2005

©  امروز باز هم در یک موقعیت استراتژیک و حساس مکان-پریز شدم
دیگر با اصطلاحات بنده آشنا هستید دیگه؟



یک سری آدم های مهربانی هستند که دلم میخواهد از کون دارشان بزنم
آدم های مهربانی که دهنشان بوی گند میدهد
آخخخخخ تف به مهر و محبتت، لااقل مث خرسه سنگ تو سرم بزن، چرا خودتو میچسبونی


یک نکته ای هم بگویم در نیمه ی پر لیوان مهربانی:
به به پاهایی که در تمام اتوبان به پاهایت میچسبند و با آنها مهربان اند
صاحبشان میدانست مهربان است به نظر تو؟



خوب از خانوما کی گرگه؟
پ.ن: چرا همه با هم پریود میشین؟

©  ما انقدر دلمان خوش است که منتظریم در چند ساعت آینده (شایدم گذشته دیگه الان) مریخ به نزدیک ترین فاصله اش با زمین در 13 سال آینده برسد تا ما بتوانیم مثلث نزدیک خط استوای مریخ را ببینیم، البته اگر بادها و غبارهای تابستان نیمکره ی شمالی مریخ اجازه دهد.
دید؟
هان؟
ما کسخلیم :D

©  


A pharaoh played a merry tune
And watched nine cats dance on the moon
I didn't know what all this meant
I didn't know why I'd been sent
I threw 5 clocks down on my bed
The chimes danced out on golden threads
And turned to footprints on my wall
Sequined tears began to fall


Nine Cats - Porcupine Tree

Friday, October 28, 2005

©  



برای او که در همه ی فانتزی ها و شکاف ها و درد ها
در همه ی اعماق و درهای نیمه باز و سقف های نم کشیده
در همه ی روغن تمام کردن ها و چ ل ق ی خشک شدن ها
روشن بود
و اخم نکرد

Thursday, October 27, 2005

©  


ur my best friend in the world
just like me u dont do anything u told

©  یک آینه انتخاب کن
و و برای این جلسه ی کاری مرا در آن نگاه کن
انتخاب با خودته

©  

کجا داری میری My Sweeet
Everybody wants to know
کجا میری
کجا میری

©  

That Milk
that Lion
اون شیر
اون شیر
اون شیره
وای شیره
آی شیره
آی شیــــــره
بدددد

©  چشم ها بسته
و بقیه اش خواهد افتاد
بقیه ی همه اش
و تو چیز خوبی حس خواهی کرد
آن ور جنگل چوب ها
چشم ها بستــــــه
بقیه ی ماجرا Will Flow

©  ما تازگی ها خانه مان شبیه مکان های تیمی شده
با یکی دو تا دکور طوری خانه به سه کافه ی مستقل از هم (بدون راه هوایی) بدل شده
که اصلا نمیتوانی خلاف کار بلفطره نشوی

©  من دو کلمه حرف صنفی بزنم، نخونین:
آخه خاک بر سر خر بی شعور حموم نرفته ی شما بکنن
آدم برای گسترش آزاد/باز متن و تلاش برای جایگزین کردن انحصار با کامیونیتی ها و تشکل ها
میاد 500 میلیون تومن میده دست چهار تا بسیجی که نشستن تو مرکز تحقیقات شریف
و بعد اونها باهاش کارهای عقیدتی سیاسی بکنن؟
الاغ این رفع انحصاره؟
خاک بر سر
اون کاری رو که شما 3 ساله به خاطرش گردن کلفت شدین، خود اون غربی های خر که همه کار رو مفتی میکنن کردن
تازه نکته ی جالب قضیه اینجاس که این ابله ها خودشون رو هم از تک و تا نمیندازن
دیدن سیستم عامل ملی رو غربی ها برامون مفتی درست کردن
حالا واسه اینکه ضایع نشن بعد از سه سال و 500 میلیون میان میگن ما هدفمون رو از سیستم عامل ملی یا همان "سامانه ملی" به کل جهان بازمتن گسترش میدیم
کیر خر تو دهن زنتون

©  میگفت آدم های واقعی را دوست دارم
و من دلم میخواست به او بگویم هی!
حلقه ی ماه را نگاه کن که چطور جیغ میکشد و میسوزد
آدم های واقعی را دوست داشت

Monday, October 24, 2005

©  


Dont hate me
i'm not special like u
i'm tired
and i'm so low



نان جو و پنیر خامه ای و مربای توت فرنگی
در خوشبختی تو شریکند
هر چند کوچک
سهیم اند
با آنها مهربان باش و صحبت کن




ماه رمضان خداییش برای ما هم برکت دارد:
1- هیچ گوری نیست سر ظهر و کله ی عصر زنگ بزنیم واسمون استیک و پیاز سوخاری بیاره، لذا پولمون پس انداز میشه

2- شب های احیا مکان-پریز میشویم (= سورپریز مکان دار شدن)

3- راه به راه نمیتونیم سیگار بکشیم، لذا باز هم پول پس انداز میشود

4- برنامه ی زندگی آدم های مذهبی را میدانی (دقت = به علاوه و منهای یک صدم ثانیه) و برای دودرر کردنشان برنامه ریزی میکنی D:

©  


Drown in the
deep mire
beneath the mire



سکته ی امشب من حتمی است گمونم
چیز کنید
حلال یا هلال هر کدام راحت ترید
وصیت من این است

©  تعاملات اجتماعی در حین نشئگی یک بدی دارد
و آن اینکه فردا یا فرداها یادت نمی آید در چه شرایط عاطفی قرار گرفته بودی که چنان قول هایی دادی؟
و اصلا یادت نمی آید
اینطوری انگیزه ی عمل به قول ها از دست میروند





خوب بالاخره ما موهای دستمون رو نصف شب تا صبح شونه نکردیم
آخه دیگه مث اون موقع ها دم دست نیستن
آستین بلند پوشیدم




"زوزه ی سگ های شکاری" نام فازی دوم این اپرا است

Sunday, October 23, 2005

©  راستی چانی پان
چیز... چاپی نان
مممم... پانی چان
آهان
پانی جان تلفن دارید

©  آخ عجیب دارم علاقمند میشم به کنه Python
چقدر این آدم دست به آچار بوده!
طراحی جعبه ابزار بی نظیر است

©  1 AM: یک گروه دوره گرد ایتالیایی باید باشند آنها
صدای زنگوله هایشان آشناست
من؟
چیز
نه آقا... من نه پلنگم نه از سیرک ایتالیایی دوره گرد فرار کردم
خوب تو روزنامه خونده بودم

©  Voyage 34 سفری است که سه فاز دارد
فاز سوم ایز Saturated with LSD

©  پروانه ها و سنجاقک ها
که در هوا مثل باسیل غلت میخورند
خیلی زیبا هستند به نظر دفتر خاطرات تو؟
این میکروب های اعصاب خورد کن را میگویی؟

Friday, October 21, 2005

©  هش یار
گردبادی در راه است
از آنها که نشان خواهد داد
یک من آبجو چقدر کف دارد

©  


Useful phrase is always the truth
Eye for eye and tooth for tooth
Useful phrase is always the truth
Look at me I'm the living proof
Just how sweet can junk food be
How far can man see
Sports a clever thing to watch
And so are the daily stocks

This is my fate the things I hate
Always on time and never late



Fickle - Lodger

Thursday, October 20, 2005

©  




Plate 11 - Ulver

©  


The Voice of the Devil, Plate 4 - Ulver



پارسال همبن موقع ها بود گمونم
که بوی تو آرامم کرد و خوابم گرفت
که خوابیدم و
دیگر بیداریش در پیش نبود
بیداریش نیامد




این دختره Emiliana Torrini خیلی خواستنیه و Glamour و این حرفا داره
بسیار



تو چیزهایی را حس میکنی که پنهان میکنی
چیزی در معده ات فرو میریزد
و تو اجازه میدهی تکه ها هر جا میخواهند به زمین افتند




آدم های بیچاره ای را بگو که از شدت مهربانی
باعث شده اند دیگران فکر کنند که نخ میدهند




منجی من
زمان آن است
که با هم یک چایی بخوریم
فارغ از حادثه :)



پیتخه جشن شکوفه ها مبارک
ایتخ پیتخی تیتخ تخ
داری به ثمر میشینیا
دیگه سعی کن عادت کارت پستال دزدیدن رو ترک کنی

Wednesday, October 19, 2005

©  


Plate 3, Following - Ulver



پاییز بدون خونریزی انگار خلق نشده
آستین های ما که بالاس


نمیدانم چرا با اینکه این همه خوبی و نور داری من زورم میاد دوستت داشته باشم
کلافه شدم
مسهل نبود؟



خواب بهتر است یا ثروت؟
مرگ

©  بعضی ها انقدر لطیف اند
که آدم شاش بند میشود
نصیب نکنه ایشالا



باز زندگی من فانتای خونش زیاد شد
راستی یکی از خواب های بدی که من هر از گاهی میبینم
یک کانسپچوال آرت حوالی کانسپت "دیر شدن" است
برای اینکه به من تلقین کند
دیر شدن
چقدر تلخ است




And conceded pain in crumbling mirth
A harlot of God upon the earth
Found where she sacrificed her ways
That hollow love in her face

HaaaaAAAAaaaaa




آری خنک است
بدینسان
زیستن
بی
دانه ای
اشک

Tuesday, October 18, 2005

©  این داره واسه خودش زوزه بازی میکنه
و اون تو یقه ی کت پوستیش
زوزه



چیزه
یا من از کار افتادم
یا دنیا نشادر به مقعد شده
میدونی؟



همه ی خانه ها عجیب اند
برعکس همه ی شرکت ها و دفتر ها
خانه موجودی است زنده
حق داری معذب شوی



بیا امشب برویم به ژوپیتر
در آنجا بستنی هست و تو هستی و بوی چمن
سرجوخه افغانی هم میپلکد آن اطراف
آب معدنی تو دهنی کو؟

Sunday, October 16, 2005

©  

©  

fuck u body
fuck u body
fuck u
body
fuck
u


خوب حالا آرام تر شده ام
میتوانیم صورت مساله را یک بار دیگر با هم بخوانیم
عزیزم



خونه

©  دلم محبت های لجام گسیخته میخواد
دلم تماس های لجام گسیخته میخواد
دلم سکس کثافت کاری لجام گسیخته میخواد
دلم بی پروایی میخواد

حیف که امروز تو روزنامه ی سلامت نوشته بود اینا عوامل اصلی ابتلا به ایدزه
منم که دور اندیش

Saturday, October 15, 2005

©  برای خنداندن گربه با ایما و اشاره به او بفهمانید
از این به بعد وقت شاش شلمان که شد ساعت زنگ میزند
خوب؟

©  برای اینکه من شب ها هیچ وقت تنها نخوابیده ام
پیش من نخواب عزیزم
میپرانی همه ی آنها را

با دسته گل

©  من ژاکتی دارم از پوست گرگ سفید
که هر از گاهی سرم را در یقه اش میکنم
و فراموش میکنم
بیرون بودم
زمانی

©  آدم اگه طرز فکرش رو عوض کنه
به قول احمدی نژاد محبوب ما نگاهش را عوض کند
آنوقت مصرفش هم عوض میشود
و همچنان حال میکند

پ.ن: فقط ظاهرش بی تربیتی شد

©  مانتا انتره
میخوام بگم متاسفم پسرکم
جنده ی دلم
امروز یه کم باهات تند برخورد کردم
میدونم که درکم میکنی
انتر خان

©  

u know? ass hole? u know?
fuck u
die bastard
u think u're so coool?
fuck u
u're ganna die outa cancer
i promis
fuck u
eat shit
bastard

©  او میخواست بماند
و تمام روز را حرف بزد
پس



انتظارهای کوتاه را دوست دارم
از آنها که یه کمی جر میدن، فقط یه کمی، نه انقدر که مزه ی جر خوردنش ضایع شه




آخ انقدر این کمال لعنتی را دوست دارم
لعنتی
تا پاشو میذاره تو دفتر ما
میگه پروکسی بیار و سایت سوپر راه بنداز
تازه های سوپر البته، آقا خیلی به روز اند
بعد فقط دنبال Big Tits و بچه بگردد
وقتی تنیسور بهش میگه که خنده داره که تو انقدر به این کس شعرا دقیق میشی
بعد کمال میگه، تا سنت از چهل رد نکنه به سن ما نرسی نمیفهمی
ما هم که عاشق جفتشانیم و در هر حال کیف میکنیم
جمع ما کس خل ترین ها را دارد پسر!
چهار کورد که شدند یک میلیون

©  





پ.ن: بیایید با گربه هایمان چنین کنیم

©  


I slipped
Didn't mean
Didn't mean to do it that way
But I blew in on a whim, gone tomorrow
shit I'm gone today

Come, lets play along
And let each other lose
A win would cause an alarm
Don't matter to me
Doesn't matter to you


Tangled Up In Plaid - Queens Of The Stone Age

Friday, October 14, 2005

©  فحش دادن و غر زدن و اینا فقط به یه درد میخوره
اونم اینکه یه وقت کسی فکر نکنه بقیه حالشون خوبه و غصه هاش دو برابر شه
اما از زیبایی ها گفتن و از شادی ها گفتن دو تا خوبی
هم ممکنه به یه نفر که حالش زیاد خوب نیست انرژی بده
و هم اینکه نویسنده ها همیشه از نوشته های خودشون تاثیر میگیرن!
مثل زندگی میمونه
خیلی ها میگن عمق و درون مهمه!
منم نمیگم که اونا مهم نیستن
اما این رو هم میدونم که درون، یه چشم ظاهر بین داره که همش داره بیرون رو میپاد
پس بیایید بیرونمان را تغییر دهیم
که هم در دسترس تر است، هم آسان تر
بلکه درون فراری چموش کمی حواسش پرت شد و دوستمان داشت.
چند وقتی است مطمئن شدم که ادب آداب دارد
یعنی اگر میخواهی دلت شاد باشد، صاف بنشین، محکم راه برو، زیبا غذا بخور، اودکلون خوب بزن، چهره های زیبا ببین، زیبا حرف بزن، و خلاصه اینکه ظاهر شادتری داشته باش.

Thursday, October 13, 2005

©  Polymorphism اصطلاحی است در برنامه نویسی شی گرا
به این معنی که وقتی ارثی از پدر خود میبرید
میتوانید جاهایی را که از مدل پدرتان خوشتان نمی آید یا آن را کامل نمیدانید، خودتان با چیز دیگری جایگزین کنید
بله در دنیای برنامه نویسی فهمیده اند که وراثت و نژاد بدون اصلاح در جا زدن و دست بسته شدن است
شما هم بدانید

©  زندگی مورد علاقه ی من مزرعه داری است
چند خانواده ی حسابی مثلا بگو پنج شش تا
یک جا را با دست خودشان بسازند
خط کشی کنند
و در آن زندگی کنند
روزها کار در مزرعه با مردها
شب ها بچه و خانواده
تازه بچه و خانواده هم یک روز در میان به صورت دست جمعی با خانواده های دیگر
هر شب خانه ی یکی
مردهاشو انتخاب کردم
برای زن هاش هم هنوز نتونستم راضی شم چهار تای دیگه رو با اونا شریک شم
این اخلاق زشت رو کنار بذارم اولین هیئت تشکیل دهنده ی زندگی رو معرفی میکنم

Tuesday, October 11, 2005

©  از درس های پیانو به خاطر دارم
پرده ی اتاق خوابم را شناختم
فهمیدم چقدر بلند و با وقار است
هان


فصل چیست اگر گفتید؟
فصل قایم کردن زیر بارانی و زیر برگ ها
در این فصل دلت میخواهد بوی تازه ای بشنوی
برآمدگی تازه ای

Sunday, October 09, 2005

©  


You left a stain
On every one of my good days

But I am stronger than you know
I have to let you go

©  

I am milk

خود گرگ همیشگیه
این یه دونه پیر شد و فرتوت شد و از کار افتاد
ولی هنوز که هنوزه از دهنش نیفتادم
احتمالا از اول باید میدونستم که گوشت و لواشک و بادم هندی نیستم
من شیرم
گربه ام یادش رفته تا ته بلیسدم

©  واژه ی Fantastic را نه عمه ی من اختراع کرده نه برای اولین بار به زبان آورده
واژه ای است که اولین بار از تو شنیدم
ای که دیگر حتی مزه ی غذاها را هم فرصت نمیکنی نشخیص دهی

©  درمان پیشنهادی دکتر چهار-راه اول: No more denied

©  دچار Maximum Abduction مزمن شده ام
زالو بندازم یا هومیوپاتی کنم؟

©  خانوما و آقایون هند این هند و لاور و رومانس فول
لطفا تو جیگرکی قرار های عاشقانه نذارین
یعنی چیی آخه:

- این چشمای ناز رو خدا آفریده؟ پس چرا واسه بقیه از این کارا نمیکنه؟
- آقا پنج سیخ دیگه جیگر-دنبه بیار
- آخ وقتی پاهاتو از زیر میز میذاری روی پاهام
- آقا دو سیخ بال کباب بده
- کفشمو جر بده، ممم مممممم
- آقا شیش سیخ خوئک

ببینید، جیگرکی مال آدمای گرسنس!
اون دو تا جوونی که پشت در موندن و جا ندارن بیان تو، کره کردن!
میدونی چه ظلمیه؟
آخه جاکش پاشو برو کافی شاپ
آخ پاشو حالمو به هم زدی، از حال رفتم از گشنگی
بی عرضه! من اگه بودم تو این مدت شیش تا مث اون ندید بدید رو افقی کرده بودم
زود باشششش

Saturday, October 08, 2005

©  




click 2 c the large image

Friday, October 07, 2005

©  جنس مونث شدید میدانید یعنی چه؟
اگر میدانستید که نمی آمدید وقتتان را برای خواندن حرفهای این و آن تلف کنید

©  من قربون اون قیافه ی بی خیال و کیر کلفت Tom Araya برم
هر موقع این بشر رو روی سن میبینم جیگرم حال میاد
امیدوارم هیچ وقت پیر نشی عشق من
اسطوره باید برای ابد اسطوره بمونه.

©  


New

این فرزاد حسنی رو دیدین میاد تو تلویزیون با صورت از ته تراشیده و حرکات تند و سریع و قرطی بازی های مختلف پند و اندرز آخوندی میده؟
اینم برنامه ی جدید آقایون عقیده ساز کشورمونه
دیدن دیگه کسی محل ریشو و انگشتر عقیق دست بکن و Slow Motion و نموره نمیذاره
سوسول زبون باز درست میکنن میفرستن همون حرفای آخوندی و تخمی سابق رو به زبون ناناز پسند بزنه.
مردم ما هم ماشالا انقدر فهمیده و روشن هستن که فورا میفهمن حرف همون حرفه جون عمشون

خاک بر سر این ملت کنن که میشه تاپاله ی گاو رو هر روز یه لباس و بسته بندی خوشگل واسش درست کرد و به یه اسم جدید بهشون فروخت
تا خدای نکرده احساس عقب موندگی نکنن.

©  آخ که من عاشق این سوتم
این ســـوت زیبا
سوتی که میگوید: کسی در خانه هست
کسی که انقدر هنوز حوصله برایش مانده که کتری را آب کند و روی گاز بگذارد
سوتی که میگوید تا لحظاتی دیگر
چای حاضر است

Monday, October 03, 2005

©  عشق من از امروز به تو لقب "کون زنبور" میدم از بس که شیرینی از خودت در میکنی

©  

i'm on the roll
i'm on the roll
i'm on the roll
i'm on the roll
i'm on the roll
this time



زندگی عزیز
تو که بندی به بالا پایین شدن چند تا ترکیب شیمیایی
زبونت چرا انقدر درازه؟
این همه اسم و رسم از کجا آوردی؟
یال و کوپالت چیه؟
پیروانت رو چه جوری خر کردی؟



امشب هم نمی آیی
دانم
میدانم
دانی
میدانی