Tuesday, January 31, 2006

©  هر چه فکر میکنم چیزی دل انگیز تر از نظم بی حد و حصر نمیبینم
از این به بعد سعی کن با خودت تکرار کنی
نظم هستی مال من، هر چی میکارن مال خودشون

©  ای کسانی که در پوست خود نمیگنجید از عشق من
تصمیم گرفته ام از شما بیعت بگیرم
احطیاط شرط عقله

©  حتی عیبی نداره که این پایینی دو بار تکرار شد
و اینکه اون وسط توضیح پوست اونجا که اگه زبون بش بخوره چی میشه گذاشت و رفت
چرا که امشب فرصت خوابیدن زیاد دارم
آنقدر که تکنولوژی "سپردن به بالش" از ساعت دقیق تر عمل خواهد کرد

©  سلام
اگر از احوالات من خواسته باشی
باید بگویم سخت کوش شده ام
در مایه ی سخت میکوشم
در مایه ی اصفهان میخروشم
در مایه ی همایون مینوشم
و در چهارگاه،
ولی
در چهار
گاه
فقط
مینیوشم

پ.ن: جنده ی دلم نیوشیدن = شنفتن

©  سلام
اگر از احوالات من خواسته باشی
باید بگویم سخت کوش شده ام
در مایه ی سخت میکوشم
در مایه ی اصفهان میخروشم
در مایه ی همایون مینوشم
و در چهارگاه،
ولی
در چهار
گاه
فقط
مینیوشم

پ.ن: جنده ی دلم نیوشیدن = شنفتن

©  کرمم گرفته بود مقداری بنویسم
یکهو MTV لایو 2005 کلدپلی پیش آمد
بعد تو پیش آمدی
در صورتی که قبل از همه ی اینها دلم میخواست او پیش آید
که به وصف رفته آمد و من نتوانستمش

Saturday, January 28, 2006

©  شاید اگر در حیاط خلوت، Kate Bush با پیانو و لباس بلندش نشسته بود
من میتوانستم کمی به زندگی امیدوار شوم
باور کنم که کلاه سرم نرفته، وقتی کتاب های دیکنز را در کودکی میبلعیدم

©  امشب خواب چیزی کم دارد
زخمی شاید
خشونتی
چیزی که به خواب رفتن را کمی شارپ کند

©  من اگر برمیگشتم به اول عمرم
سعی میکردم علاقه ی بیشتری به مسائل طبیعی و پزشکی نشان دهم
امشب یک موی سفید در سرم پیدا کردم که به من گفت چرا دکتر نشدی
دوستت ندارم

©  سفر به جذابه اصلا به بزرگی سفر به چزابه نیست
ولی چه بسا من جذبش شده ام امشب
لذا تحمل هر گونه خماری بعد از خمر را خواهم داشت، با فراغ دل

©  ببینید، اگر میخواهید درک خود را از زیبایی بسنجید
باید زیر رگبار دابل باس های Kate Bush بایستید
و فکر کنید اینها تا به حال کجا بودند؟

©  امروز یکی از لذت بخش ترین برتری های روحی عمرم را تجربه کردم
چه لذتی داشت مسابقه ی ارواح


من و مانتاانتره
همون جنده ی دلم که وصفش رفته پیش از این
من و اون داریم یک جوونه ی لوبیا رو بینمون رشد میدیم
باید خیلی مواظبش بود


من هم از آن دسته آدم هایی هستم که اعتقاد دارند در موسقی چیزی جای صداهای آنالوگ را نمیگیرد، بیخودی جر میدهند با دیجیتال هایشان

Friday, January 27, 2006

©  امروزه روز مربع ها از محبت دایره میشوند
آن شعر لعنتی رویشان تاثیر گذاشته
بعد ما همه جا سر سره بازی ناخواسته میکنیم

©  اینجا را امروز میخواستند بمب گذاری کنند
من برایشان آهنگ قر دار گذاشتم پشیمان شدند
دیدن در دنیا کمری هم وجود دارد که بشود از چرخاندنش طرب چید
لذا رفتند و بمب ها را گذاشتند در خانه شما

©  ای همسایه وردار بیار سرم هایت را
وقتش شده باز ماهی بسازیم
و گوش درد بگیریم
و دنیا را از داخل حباب ببینیم

©  از من به تو بیسیم
از تو به من سید سید حاجی حاجی
سوت هم که انقدر در منطقه زیاده، اصلا واسه گره دادن جواب نمیده
تو به من بگو به چه بیانی شما را افقی کنم برایتان قصه بخوانم

©  شستن ماشین با کف فراوان با پاهای رنگ پریده در سرما
صحنه ای است بسیار اروتیک
که هنرمندان عزیز میتوانند از امروز در باره اش خلق کنند
و به حضور ما برسانند
امان از بی هنری

©  یک شب که هزار شب نمیشود
عزیزم دلم
هوس کردم امشب تو منو بکنی
یک شب هزار شب
نمیشه
خوشگلم

هست یک تصویر نازک لرزان از او
شکننده است و نجات نیافتنی
رنگ خوبی دارد
مثل کاج که همیشه سبز است
حتی در زمستان
او سردی اش پوست را آتش میزند
حتی در گرمای تو، که اندازه ی همه ی من بخاری هستی

©  سنگ ها امروز بوی تو را میدادند
به اندازه ی تو صاف و سرد
تا دلت بخواهد دل به خاکستریشان باختم و از صافیشان لب گرفتم

©  وقتی سبکی که Jeff Buckly توسط شخص شخیصش ابداع کرد را برای اولین بار شنیدم
تا الان منتظر بودم ابر بشر ترین هایی مثل Kate Bush و Depeche Mode پیدایشان شود
و با احترام بمیرانند
جشنی را که او متولد کرد

Sunday, January 22, 2006

©  



we never learn
do weee
?


Coldplay - We never change

©  و من هرگز نخواهم خواست که دوباره بخواهم
تنها از کشتن زمان لذت میبرم
این است دلیل من

©  امشب اعضا تصمیم گرفته اند برای کمر سکوت کنند
آخر او حالش خوب نیست
بیچاره

©  

somehow i knew

©  من نتوانستم بشنومش
تو اسمت را گفته ای
بارها
با صدایی که از هر صدای دیگری مجرب تر است
من نمیتوانم بشنومش
فکر نمیکنی وقت آن شده؟

©  تازگی از این خرس پاندای خرابکار خیلی خوشم آمده
بیشتر حرف هایش زیر پوستم میرود
فکر کنم به خاطر نوشابه های مارک پاندا باشد که میخورم
این هم پوستی را میگفتم

©  ت-نوشت:

1- در دو روز، پنج تا و نصفی تلفات کم نیست
زیبایی را عوضی پیدا کرده ایم هم راهان
زیبایی همیشه زیباست
حتی رفتنش هم آزار نمیدهد
رفتنش هم زیبا است
عوضی گرفته ایم او را

پ.ن: همراه را البته عمدا جدا نوشتم


2- در یک اقدام انتحاری کاری را کردم که هیچ وقت نمیکردم و دوستش نداشتم
به گذشته بازگشتم
یعنی با رفتن سراغ کیف CD که یک من خاک و سم و سوسک روش بود، بازگشت رو شروع کردم
آخر میدانی خداوند بلند مرتبه مرا موزیکال آفریده
بگذریم
به گذشته بازگشته ام تا یادم بیاید،
چیست حرف بعد از "ت"


احساس خوبی دارم
همچون رسیدن به نقطه ی اکستریمم Profiling Diagram



با اینکه از هر سه تاشون متنفرم
اما زندگی بگادشون که امشب بدون من رفتن به جلسه ی حرف پیش از "ت"
آهای من، که نشسته ای در حباب لرزانی
که به هوا میرود از دهان مست توی کارتون ها

Monday, January 16, 2006

©  از خواب آور بودن زندگی میگفتم
یادم آمد یک حرکت های ظریفی انجام گرفته در مسیر تاریخ
که امیدوار کننده نشان میدهد
لااقل میفهمیم تا 10 سال آینده تعداد کسانی که خوابشان می آید افزایش سرسام آوری خواهد داشت
و ما قسمت بیشتری از کره ی زمین را در تصرف خواب قانونی در خواهیم آورد

©  یک دوست بسیار خنگ و بوسنیایی داشتم
میگفت اگر پرزیدنت شود در همه ی خیابان ها و فروشگاه ها
و البته ساختمان های اداری و معابر
کیوسک خواب کار میگذارد
اندازه ی یک آدم
پول می اندازی و میروی به طور کاملا قانونی میخوابی

©  عروسکم را که
قرص دوست دارد و شمع کوتاه پهن
به خرید بدم
یک کیسه قرص خریددیم و سه تا شمع صورتی و آبی
حالا او لبخند میزند و اشعه میدهد
و من دلم خوش میشود که عروسک دارم هنو

©  منشی شرکت بغلی یک دختر چادری است که 24 ساعت دارد لاس میزند و با عکس جنیفر لوپز چت میکند
بعضی ها میگویند او چندش آور است، بعضی های دیگر جذبش شده اند، یک عده هم هنوز در هویت او شک بسیار دارند.
هر چه هست، اگر او نبود، دنیا دختر چادری را کم می آورد، که با عکس چنیفر لوپز سرنوشتش را پیدا میکرد.

©  

©  

©  


To the longest sweetheart could ever be pitkh





I'll drown my beliefs
To have you be in peace
I'll dress like your niece
And wash your swollen feet

Just don't leave
Don't leave

And true love waits
In haunted attics
And true love lives
On lollipops and crisps

Just, don't leave
Don't leave

I'm not living
I'm just killing time
Your tiny hands
Your crazy kitten smile

Just lonely, lonely
Don't leave.. dont leave


Radiohead - True love waits

Thursday, January 12, 2006

©  بار دیگر تنها همدمم از من دلخور شده
she is a paper in the windowpane
بار دیگر
من و او
ساکتیم و هم را نگاه نمیکنیم

©  وقتی اینطوری کنده میشم خیلی کیف میده
الان از اون کنده شدناس
دیروز هم
فردا هم کاش کی
مرا با چوب بزنید
دلاوران

©  


like spinning plates
spiiiii nning plates

©  یکی base_dir در Tweak Security
و یکی راحت شدن از شر Cpanel در زمینه ی نصب ماژول های پرل
کافی است یادت نرود که perl -MCPAN -e shell مثل پله ی اول میماند

Wednesday, January 11, 2006

©  خراب
کلمه ای است و
کوله باری از معانی
از آن همه معنی
هیچش به تو نخواهد رسید
آخر تو هوا را نگه میداری
دماغت آنقدر گنده است که جلوی گرد بادهای دیوانه را میگیرد
تو خراب خانه ها و خمار خانه ها را کساد میکنی
با حضور روشن ات
تو سیاهی را زشت میکنی
با آتش بازی ات
تو

©  در این گوشه که کر میشود نا محرم و کور میشود حسود
نشسته ام با توله ی عمه ات بازی میکنم
بلکه فراموش کند، دیگر یارش او را لخت نمیکند، دیگر یارش او را نمیکند

©  یارش بنده پرور بود
یارم کارگاه کوچکی دارد که در آن خدای بی بنده میپرورد
یارش به نیزه ی مژگان هلاک میکردش
یارم دانه دانه ی نیزه ها را میفروشد، مبادا کم بیاید کیمیا در خانه ی ما، مبادا شبی رسد، بی آنکه ببیند، سکندری خوردنم را

©  فرق من با حافظ در این است که او موی یارش را لای کتاب شعرش نگاه میداشت
و من موی یارم را میکشم و میکشم، خوب که بور شد، در گل گاو زبان حل میکنم و سر میکشم.
یار او با او سخن های پنهانی میگفت
و یار من تا به حال یک کلمه هم با من سخن نگفته
یار او ناز میکرد
یار من میگوید فراموش کن همه ی ناز ها و طناز ها را
فقط بخواب عزیزم
فقط بخواب
یار او میماند و بر قبرش گل میپاشید
یار من هر روز میمیرد، تا من نمیرم و کسی گل بر قبرم نپاشد

©  


Scatterbrain
You've been crying in the rain
You've been drowning in your pain
Ain't gonna die

Thursday, January 05, 2006

©  من یه کار خیلی بدی رو چند وقته خیلی دلم میخواد بکنم
مطمئنم که اصلا نباید بکنم و نخواهم کرد
ولی به شدت میخوام و منتظرم خودش بشه D:

پ.ن: کاش خودش عقل جن داشت و میفهمید میخوام بکنمش

©  همیشه آدم ها یا از بی پناهی مینالند یا از زیاده پناهی
هیچ وقت هیچ آدم و پناهی را نمیبینی که بتوانند مثل دو جانور با شخصیت با هم رفتار کنند

©  quarter یعنی زنهار!
no quarter هم باید چیزی باشه تو مایه های بخواب بابا.

©  من از اینکه جوراب یکی رو بکشم پایین بیشتر تحریک میشم تا شرتش رو
تو میوه ها هم خربزه رو از همه بیشتر دوست دارم

©  حیف که 9 دقیقه است
وگرنه میفهمیدین چی کشیدم
گرچه امیدی ندارم بفهمین