© بعد از مدت ها امروز تصمیم گرفتم نرم سر کار
بشینم تو خونه
و هر جور که شده
یه برنامه با ساختار کامل مرکزی و کاویده بسازم
چقدر لذت بخش بود
نزدیک بود گریه کنم وقتی دیدم هنوز اگر بخواهم
با همان تار مو های ساده ی قدیمی هم میتوانم نشئه شوم
فکر من دو تا ویژگی رو با هم پیدا کرده
هم گسترده تر و با مهارت تر شده
هم کند تر و مورچه ای تر
نچ نچ نچ
باید یه فکری بکنم تا فشار از این بیشتر نشده
من؟ پاره
اینا که دنبال Network Marketing و اینا هستن
هی میگن قلانی تو فلان جا چند دفعه فلاش زده
اون یکی تو اون یکی جا اونقد ماه رو فلاش مونده
بعد من میخوام بگم که آهای
اگر بدانید این که پشتم قایم کردم
چند بار در دو سال اخیر فلاش کامل مغزی زده
و یه کف دست پوست چند دفعه عمل وخیم پوست اندازی رو انجام داده
و چه بار سنگینی رو میکشه
و وای به روز شما نادانان
همانا جذام بگیرید و مسیح حتی نریند روی صورتتان
همین یاد بن هور افتادم
عجب قهرمان های کلاسیک چیزهای تخمی تخیلی بودند
صد رحمت به کس خلایی که هر شب یه جای اتوبان خشک میشن
مجسمه های آزادی